مجله سینما

مجله سلامت ، مجله ماشین ، مجله سینما ، مجله فیلم ، مجله پیشرفت ، مجله سریال ، مجله موفقیت ، مجله یادگیری ، مجله هنر ، مجله ورزشی ، مجله ادبیات ، مجله فال ، مجله آرایش ، مجله فناوری ، مجله آموزش ، مجله موتور

22 انیمه‌ سینمایی برتر شبیه « اسم تو » که باید تماشا کنید

۳۱ بازديد

در لیست 11 انیمه‌ سینمایی برتر شبیه « اسم تو » که باید تماشا کنید کدام انیمه ها قرار دارند؟ 11 انیمه پرطرفدار شبیه « اسم تو » که باید تماشا کنید کدام انیمه ها میباشند؟ در لیست برترین انیمه های شبیه « اسم تو » که باید تماشا کنید کدام انیمه ها قرار دارند؟

در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه مجله اینترنتی ماهتوتا باشید.

انیمه‌ی سینمایی «اسم تو» از ماکوتو شینکای سال ۲۰۱۶ اکران شد و از همان زمان اکران به موفقیت گسترده‌ای رسید و کلی هوادار سراسر جهان پیدا کرد. فیلم رکوردهای فروش انیمه‌ها در ژاپن و جهان را شکست و یکی از پرفروش‌ترین انیمه‌های تاریخ شد. جلوه‌های بصری عالی، ریتم سریع و یک داستان عاشقانه تاثیرگذار، از مهم‌ترین عواملی بودند که باعث موفقیت آن شدند.

 

مسلما انیمه‌ای با چنین محبوبیتی به این زودی‌ها فراموش نمی‌شود، و هواداران آن تلاش می‌کنند همچنان در همان حال و هوا باشند و آثار مشابه دیگری هم تماشا کنند. علاوه بر چندتا از کارهای خود شینکای، چند انیمه‌ی سینمایی عالی دیگر هم هستند که یا چنین مضمون مشابهی را به کار برده‌اند، و یا از نظر بصری و زیبایی‌شناسی، شبیه «اسم تو» هستند.

انیمه‌ سینمایی

«اسم تو» را چه یک داستان بلوغ با زیرلایه‌های ماوراءالطبیعه در نظر بگیریم، یا یک داستان عاشقانه‌ی عجیب و غریب، باز هم در صنعت انیمه نمونه‌های مشابه خوب دیگری هم برای تماشا وجود دارد.همراه مجله اینترنتی ماهتوتا باشید.

دختری که در زمان پرش می‌کرد (The Girl Who Leapt Through Time)

دختری که در زمان پرش می‌کرد

  • کارگردان: مامورو هوسودا
  • نویسنده: ساتوکو اوکودرا
  • تولید کننده: مدهاوس
  • سال: ۲۰۰۶

«دختری که در زمان پرش می‌کرد» یکی از کارای قدیمی‌تر مامورو هوسودا است، کسی که بیشتر به خاطر کارگردانی نسخه‌ی سینمایی «دیجیمون» مشهور شد. فیلم داستان دختری است که به یک‌باره متوجه می‌شود توانایی سفر در زمان را دارد و به معنای واقعی کلمه می‌تواند در آن پرش کند. او خیلی زود متوجه می‌شود که سفر در زمان آن‌قدرها هم که فکر می‌کرد راحت نیست و باید با کلی پیامدهای عجیب دست‌وپنجه نرم کند که خودش عاملشان بوده.

حتما بخوانید » بهترین انیمه های 2020

وجه تشابه فیلم با «اسم تو» در این است که این‌جا هم به نوعی با یک داستان بلوغ طرف هستیم، همچنین آن جنبه‌های ماوراءالطبیعه مشابه هم این‌جا دیده می‌شوند. فیلم هوسودا به اندازه‌ی «اسم تو» عاشقانه نیست، ولی او مثل شینکای، خیلی خوب موفق می‌شود پی‌رنگ سفر در زمان را به پایان احساسی خوبی برساند.

۵ سانتیمتر در ثانیه (Five Centimeters per Second)

پنج سانتیمتر در ثانیه

  • کارگردان: ماکوتو شینکای
  • نویسنده: ماکوتو شینکای
  • تولیدکننده: کامیکس ویو
  • سال: ۲۰۱۱

تا قبل از این که «اسم تو» اکران شود، خیلی‌ها «پنج سانتیمتر در ثانیه» را بهترین فیلم شینکای در نظر می‌گرفتند. واقعا هم شایسته‌ی این همه تحسین بود. خیلی از عناصری که امضای کارهای شینکای هستند، در این فیلم دیده می‌شوند: انتظار عمیقی که بین دو عاشق جدا از هم شکل گرفته است، و آن پس‌زمینه‌های بصری درخشان و تماشایی.

حتما بخوانید » بهترین انیمه های درام

ولی با وجود این شباهت‌ها، «۵ سانتیمتر در ثانیه» در پایان شبیه یک پیش‌نویس از «اسم تو» به نظر می‌رسد. در حالی که «اسم تو» پر امید و الهام‌بخش است، «۵ سانتیمتر در ثانیه» فضای تلخ‌تر و غم‌انگیزتری دارد. این دو فیلم اگر از نظر حال‌وهوا با هم متفاوتند، ولی به نوعی مکمل هم‌دیگر حساب می‌شوند. و «۵ سانتیمتر در ثانیه» همچنان یکی از تاثیرگذارترین و دلنشین‌ترین آثار او باقی مانده است.

صدای خاموش (A Silent Voice)

صدای خاموش

  • کارگردان: نائوکو یامادا
  • نویسنده: ریکو یوشیدا
  • تولید کننده: کیوتو انیمیشن
  • سال: ۲۰۱۶

در بین کارگردان‌های زنی که انیمه می‌سازند، نائوکو یامادا به لطف انیمه‌ی سینمایی «صدای خاموش» به یکی از موفق‌ترین آن‌ها تبدیل شده است. این انیمه‌ی سینمایی احساسی و تاثربرانگیز، الان دیگر به یک جایگاه دست نیافتنی رسیده است. جالب این است که فیلم هم‌زمان با «اسم تو» اکران شد و البته در خیلی از زمینه‌ها، بازی را به رقیب قدر خود باخت. ولی می‌توان محتوای مضمونی کم‌وبیش مشابهی را در هردو اثر پیدا کرد.

حتما بخوانید » انیمه‌ی جدید

«صدای خاموش» آن چشم‌انداز و جنبه‌ی جادویی و فراطبیعی «اسم تو» را در خود ندارد، ولی درامی شخصی و هولناک درباره رستگاری و عشق‌های نادیده ارائه می‌دهد. با این‌حال، داستان‌های عاشقانه‌ی دراماتیکی که در هر دو فیلم پیاده شده‌اند، تا حدی شبیه بهم به نظر می‌رسند. همین باعث شده که «صدای خاموش» همیشه به عنوان یک گزینه‌ی بعدی به هواداران «اسم تو» پیشنهاد شود.

باغی از کلمات (The Garden Of Words)

باغی از کلمات

  • کارگردان: ماکوتو شینکای
  • نویسنده: ماکوتو شینکای
  • تولید کننده: کومیکس ویو فیلمز
  • سال: ۲۰۱۳

«باغی از کلمات» یک نقطه‌ی میانی قابل توجه در کارنامه‌ی کاری شینکای است. فیلم در فاصله بین «پنج سانتیمتر در ثانیه» و «اسم تو» ساخته شده و جایگاه قابل توجهی دارد. هواداران پروپاقرص شینکای با مقایسه‌ی «اسم تو» با کارهای قدیمی‌تر شینکای متوجه شده‌اند که از «اسم تو» به بعد، شینکای نگاه امیدوارانه‌تری به زندگی پیدا کرده است.

حتما بخوانید» بهترین انیمه های روانشناختی

اگر کارنامه‌ی شینکای را از نظر مضمونی به دو دسته‌ی قبل و بعد از «اسم تو» تقسیم کنیم، «باغی از کلمات» در هیچ‌یک از این دو دسته قرار نمی‌گیرد. شاید به خاطر این‌که این فیلم زمان بسیار کوتاه‌تری دارد و در آن، خبری از جاه‌طلبی‌های فیلم‌های بلندی چون «اسم تو» دیده نمی‌شود. صرف نظر از این مسائل، انیمیشن و طراحی هنری فیلم فوق‌العاده زیبا هستند. با تماشای فیلم خیلی خوب می‌توان متوجه شد که ماکوتو شیکای کارگردان در حال عبور از یک دوره‌ی گذار است.

پاتمای وارونه (Patema Inverted)

پاتمای وارونه

  • کارگردان: یاسوهیرو یوشیورا
  • نویسنده: یاسوهیرو یوشیورا
  • تولیدکننده: ریکا
  • سال: ۲۰۱۳

«پاتمای وارونه» یک انیمه‌ی عالی ولی بسیار قدرنادیده از یاسوهیرو یوشیورا است که احتمال زیاد اسمش را نشنیده‌اید. فیلم همچنین از آن آثاری است که شباهت‌های زیادی به «اسم تو» دارد. هردو فیلم داستان یک رابطه‌ی عاشقانه میان دو نفر هستند و عناصر فراطبیعی هم لابه‌لای داستان خود گنجانده‌اند، و هردو فیلم کلی پیچش داستانی غافلگیر کننده دارند که کلی به غنای پی‌‌رنگ اضافه می‌کند.

حتما بخوانید » انیمیشن‌ آسیایی

در «پاتمای وارونه» به جای عوض شدن بدن‌ها، با دنیایی طرف هستیم که در آن برای گروهی از مردم، نیروی جاذبه به صورت وارونه عمل می‌کند. و لابه‌لای این تغییرات گرانشی عجیب، پسری با دختری مواجه می‌شود و آن‌ها دل به هم می‌بندند. فیلم شاید آن شکوه بصری «اسم تو» را نداشته باشد، ولی به لطف ترفندهای تماشایی جالب و یک رابطه‌ی عاشقانه قوی که محور مرکزی آن را تشکیل می‌دهد، کاری می‌کند که از تماشایش پشیمان نشوید.

فرزندان گرگ (Wolf Children)

فرزندان گرگ

  • کارگردان: مامورو هوسودا
  • نویسنده: ساتوکو اوکودرا، مامورو هوسودا
  • تولید کننده: استودیو چیزو
  • سال: ۲۰۱۲

داستان‌های بلوغی که در بستر اتفاقات ماوراءالطبیعه رخ می‌دهند، به مضمون ثابت آثار شینکای تبدیل شده‌اند. همین باعث شده است که آثار او با فیلم‌های مامورو هوسودا زیاد مقایسه شود. او هم مثل شینکای عاشق موضوع‌های این‌چنینی است، و «فرزندان گرگ» یکی از بهترین آثار هوسودا در این زمینه است.

حتما بخوانید » فیلم علمی تخیلی

در حالی که شینکای معمولا روی شخصیت‌های جوان و کم‌سن تمرکز می‌کند، شخصیت اصلی «فرزندان گرگ» مادری است که تلاش می‌کند دو کودک غیرطبیعی خود را بزرگ کند. همین بچه‌های غیرطبیعی گرگینه، از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم هستند و آن را به یک اثر تماشایی تبدیل کرده‌اند.

زمزمه‌ی قلب (Whisper of the Heart)

زمزمه‌ی قلب

  • کارگردان: یوشیفومی کوندو
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • تولیدکننده: استودیو جیبلی
  • سال: ۱۹۹۵

استودیو جیبلی انیمه‌ی معرکه و مشهور زیاد دارد، ولی «زمزمه‌ی قلب» قطعا یکی از قدرنادیده‌ترین آن‌هاست. فیلم همچنین یکی از عاشقانه‌ترین آثار جیبلی هم هست. اگرچه در تمام آثار جیبلی می‌توان داستان‌های فرعی عاشقانه‌ی زیادی پیدا کرد، ولی در «زمزمه‌ی قلب» این رابطه‌ی عاشقانه، محوریت اصلی فیلم را شکل می‌دهد.

حتما بخوانید » فیلم معمایی جدید

همچون «اسم تو» این‌جا هم بایک داستان بلوغ طرف هستیم که در قالب یک پی‌رنگ عاشقانه ارائه می‌شود. فیلم داستان دو شخصیت است که همچنان که بر موانع پیش روی خود غلبه می‌کنند، بزرگ می‌شوند. «زمزمه‌ی قلب» در مقایسه با «اسم تو، فضای غیرجادویی‌تر و زمینی‌تری دارد و بر خلاف قهرمان بازی‌های آثار شینکای، داستان کشمش‌های کوچک و انسانی دو نفر است.

فرزند آب‌وهوا (Weathering with You)

فرزند آب‌وهوا

  • کارگردان: ماکوتو شینکای
  • نویسنده: ماکوتو شینکای
  • تولیدکننده: کومیکس ویو فیلمز
  • سال: ۲۰۱۹

«فرزند آب‌وهوا» دیگر بلاک‌باستر موفق شینکای است که بعد از «اسم تو» ساخته شد. منتقدان خیلی زود دست به مقایسه‌ی این دو فیلم زدند و زیبایی‌شناسی و مضامین و موسیقی (موسیقی هر دو فیلم را یک گروه ساخته بودند) آن‌ها را مورد بررسی قرار دادند.

حتما بخوانید » فیلم کوتاه

بعد از اثر موفقی مثل «اسم تو»، ساخت یک فیلم دیگر با همان کیفیت کار سختی است، «فرزند آب‌وهوا» هم بعد از اکران، نتوانست آن موفقیت افسانه‌ای «اسم تو» را از نظر هواداران و منتقدان به دست آورد. ولی باز هم با یک فیلم درجه یک طرف هستیم که اتفاقا در بعضی حوزه‌ها، خیلی خوب می‌تواند کاستی‌های «اسم تو» را جبران کند.

لیز و پرنده‌ی آبی (Liz and the Blue Bird)

لیز و پرنده‌ی آبی

  • کارگردان: نائوکو یامادا
  • نویسنده: ریکو یوشیدا
  • تولیدکننده: کیوتو انیمیشن، باندای نامکو آرتس، پونی کنیون
  • سال: ۲۰۱۸

این شاهکار قدرنادیده‌ی نائوکو یامادا، با ارائه‌ی یک داستان عاشقانه‌ی تاثیرگذار همچون «اسم تو»، خیلی خوب می‌تواند آن حس انتظار شدید را در مخاطب برانگیزد. همچون فیلم شینکای، «لیز و پرنده‌ی آبی» هم از مضامین مشابهی چون فاصله احساسی و فیزیکی بین دو شخصیت استفاده می‌کند، تنها فرق این است که با یک ریتم کند و آهسته طرف هستیم.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های پزشکی

شاید مقایسه‌ی بهتر این است که بگوییم «لیز و پرنده‌ی آبی» در مقابل «صدای خاموش»، حکم «پنج سانتیمتر در ثانیه» را در مقابل «اسم تو» دارد. اگرچه تمام این فیلم‌ها به سراغ مفاهیم مضمونی مشابهی رفته‌اند، ولی «لیز» و «پنج سانتیمتر» با یک زیبایی‌شناسی متمایز به سراغ چنین دستمایه‌هایی می‌روند و پایان‌های متفاوتی را به نمایش می‌گذارند.

ناپدید شدن هاروهی سوزومیا (The Disappearance of Haruhi Suzumiya)

ناپدید شدن هاروهی سوزومیا
انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی انیمه‌ سینمایی
  • کارگردان: تاتسویا ایشیتارو، یاسوهیرو تاکه‌موتو
  • نویسنده: فومیهیکو شیمو
  • تولیدکننده: کیوتو انیمیشن
  • سال: ۲۰۱۰

انیمه‌ های معروف

«ناپدید شدن» در اصل یک پایان عالی و درجه یک است برای «مالیخولیای‌ هاروهی سوزومیا»، سریال انیمه‌ی محبوبی که در سال ۲۰۰۶ پخش شد. فیلم «ناپدید شدن» هم محوریت داستان خود را روی ناپدید شدن دختری به نام هاروهی سوزومیا گذاشته است. «ناپدید شدن» بسیار محبوب است، مخصوصا از این نظر که خیلی خوب موفق می‌شود  دنباله‌ی داستانی که در سریال شروع شده است را پی بگیرد و آن را به یک اثر رضایت‌بخش و عالی تبدیل کند.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های جهان

همچون «اسم تو»، «ناپدید شدن» هم یک داستان عاشقانه در بستر رویدادهای فانتزی روایت می‌کند و می‌توان آن را یکی از بهترین انیمه‌های عاشقانه‌ای در نظر گرفت که لزوما تمام تاکید خود را روی عشق نگذاشته است. با این‌حال، باز هم در مقایسه با «اسم تو»، «ناپدید شدن» دیگر پیاز داغش را زیاد می‌کند و بیش از حد غرق در عناصر فراطبیعی و علمی تخیلی می‌شود. اگر با این مجموعه هیچ آشنایی ندارید، بهتر است اول به سراغ سریال بروید، چرا که دنبال کردن اتفاقات «ناپدید شدن» بدون شناخت از داستان و اتفاق‌های پیشین، کار راحتی نیست.

۰ ۰

22 فیلم پاییزی برتر تاریخ سینما

۲۱ بازديد

در لیست 11 فیلم پاییزی برتر کدام فیلم ها قرار دارند؟ بهترین فیلم های پاییزی کدام فیلم ها میباشند؟ در لیست برترین فیلم های پاییزی کدام فیلم ها قرار دارند؟ محبوبترین فیلم های پاییزی کدام فیلم ها میباشند؟

در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد،همراه مجله اینترنتی ماهتوتا باشید.

پاییز، فصلی که جان کیتس شاعر آن را «فصل مه و میوه‌های دل‌انگیز» خطاب می‌کرد، همیشه موهبتی برای فیلمسازان بوده است، مخصوصا بعد از ورود رنگ به دنیای سینما، ارادت فیلمسازان به این فصل بیشتر هم شد. فیلم‌های سیاه و سفید هم به پاییز زیاد رجوع می‌کردند، ولی فیلم ساختن درباره‌ی پاییز چه فایده‌ای دارد وقتی نتوانی آن طیف رنگی قرمز و نارنجی و قهوه‌ای برگ‌های پاییزی را نشان دهی؟

 

فیلم‌های تابستانی روی فرصت جوانی و خوشی‌های این فصل تمرکز می‌کنند، ولی در فصل پاییز است که کم‌کم شاهد بروز تغییرات بعد از بلوغ می‌شویم. در پاییز شاید برای یک لحظه خیره‌کننده همه‌جا را غرق در رنگ‌هایی زیبا ببینیم، ولی بعد از آن باید با ریزش برگ‌ها، تاریک شدن هوا و اندوه همراه با این فصل سر کنیم که ما را برای ورود به سرازیزی زمستان آماده می‌کند.

پاییز در سینما حالت‌های مختلفی به خود می‌گیرد، شامل عشاقی می‌شود که در پارک برگ‌ها را زیر پای خود له می‌کنند («وقتی هری سالی را دید…» – ۱۹۸۹، «پاییز در نیویورک» – ۲۰۰۰)، یا احساسات سرکوب شده‌ای که در شهری کوچک سر برمی‌آورند و آلوین استریت را مجبور می‌کنند که با تراکتورش کلی از زمین‌های کشاورزی آمریکا را در فصل درو طی کند («داستان استریت» – ۱۹۹۹). پاییز همچنین شامل فیلم‌های ترسناک هالووینی و کمدی‌های گرم روز شکرگزاری هم می‌شود.

فیلم پاییزی

درباره‌ی فصل درو فیلم زیاد داریم، از «دختر شهری» (فریدریش ویلهلم مورنائو – ۱۹۲۹) و «زمین» (الکساندرو داوژنکو – ۱۹۳۰) گرفته تا «روزهای بهشت» (ترنس مالیک – ۱۹۷۸) و «تس» (رومن پولانسکی – ۱۹۷۹). در پاییز همچنین کلی درام رابطه محور از اینگمار برگمان و وودی آلن داریم که تلاش می‌کنند فضای غم‌زده این فصل را به تصویر بکشند. نیویورک وودی آلن معمولا یک نیویورک پاییزی است، مثل نیویورک فیلم «هانا و خواهرانش» (۱۹۸۶)، «سپتامبر» (۱۹۸۷) و «زنی دیگر» (۱۹۸۸) که بخشی از حلقه‌ی کوچک فیلم‌های پاییزی او در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ هستند.

ما هم در این مقاله از مجله اینترنتی ماهتوتا می‌خواهیم به معرفی 11 فیلم پاییزی برتر تاریخ سینما بپردازیم. 11 فیلم خیلی کم است و باید گزینه‌های زیادی را حذف کرد، ولی باز هم با این فهرست می‌توانید درخشان‌ترین لحظه‌های پاییز در دنیای سینما را تجربه کنید.

بیگانه (The Stranger)

بیگانه

  • کارگردان: اورسن ولز
  • فیلمنامه‌نویس: آنتونی ویلر، ویکتور ترایوس، جان هیوستون
  • بازیگران: لرتا یونگ، ادوارد جی. رابینسون، اورسن ولز، ریچارد لونگ
  • سال: ۱۹۴۶

در جایی از فیلم، آقای پاتر مغازه‌دار (بیلی هاوس) که می‌خواهد کمی وقت بکشد و سر صحبت را با آقای ویلسون کارآگاه (ادوارد جی. رابینسون) باز کند، می‌گوید: «این روزها هوا زودتر تاریک می‌شود.» و در فیلم در شهر کوچک هارپر می‌توان دید که برگ‌های پاییزی در حال افتادن هستند و شاخه‌های برهنه آماده‌ی زمستان پیش رو می‌شوند.

داروخانه‌ی پاتر یکی از مهم‌ترین مراکز این شهر کوچک معمولی است و از نظر میزان رفت و آمد مردم در آن، تنها کلیسا و مدرسه رقبایش هستند. ولی در این میان پای یک غریبه به شهر باز می‌شود، فرانز کیندلر (اورسن ولز) یک افسر عالی ‌رتبه و نفرت‌انگیز نازی که خود را معلم مدرسه جا زده و وارد این شهر شده، و منتظر ظهور رایش چهارم است.

«بیگانه»، سومین فیلم کارنامه‌ی ولز که بعد از «همشهری کین» و «امبرسون‌های باشکوه» ساخته شد، خیلی خوب نشان داد که او در ساخت یک تریلر سرراست هم مهارت دارد، اما او پشت دوربین همین تریلر ساده هم استعداد و هنر خود را خیلی خوب به تصویر کشید. فیلم مفهوم آمریکا به مثابه‌ی یک خانه را خیلی خوب به تصویر می‌کشد و از این نظر، هم‌سنگ فیلم‌های مطرحی چون «سایه‌ی یک شک» (آلفرد هیچکاک – ۱۹۴۳) و «زندگی شگفت‌انگیزی است» (فرانک کاپرا – ۱۹۴۶) قرار می‌گیرد. وجه تمایزش این است که برداشتی وحشتناک از اردوگاه‌های کار اجباری نازی را به نمایش می‌گذارد.

حتما بخوانید » کپشن پاییزی

هرچه خدا می‌خواهد (All That Heaven Allows)

هرچه خدا می‌خواهد

  • کارگردان: داگلاس سیرک
  • فیلمنامه‌نویس: پگ فنویک
  • بازیگران: جین وایمن، گلوریا تالبوت، راک هادسن
  • سال: ۱۹۵۵

در این فیلم هم دوباره در ایالت کنتیکت هستیم، ولی این‌بار نیروهای بدطینتی که قهرمان با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، منشا داخلی دارند. ملودرام غم‌انگیز داگلاس سیرک، جین وایمن را در نقش یک بیوه‌ی طبقه‌ی متوسط به نام کری اسکات به تصویر می‌کشد که با باغبان زمختش (راک هادسن) وارد یک رابطه‌ی عاشقانه می‌شود. همین باعث پخش شدن کلی شایعه‌ی خجالت آور در آن منطقه می‌شود.

در جایی فیلم دختر اسکات از این رسم مصریان باستان صحبت می‌کند که بیوه‌زنان را همراه با شوهران مرده‌ی خود در قبر می‌گذاشتند. او بعدا متوجه می‌شود که مخالفت شدید خودش و برادرش با رابطه‌ی تازه‌ی مادرشان، چیزی کم از این حرکت مصریان باستان ندارد. آن‌ها تنها به خودشان فکر می‌کنند و ترجیح می‌دهند مادرشان همین خانواده‌ی خودشان را حفظ کند و به میراث به جا مانده از ازدواج محترم پیشینش راضی باشد. آن‌ها برای سر به‌راه کردن مادر، به عنوان هدیه‌ی کریسمس یک تلویزیون برایش می‌خرند. «فقط کافی است آن پیچ را بچرخانی، بعد از آن دیگر از تنهایی درمی‌آیی. چاره‌ی کار روی صفحه‌ است.»

ولی قبل از این که اسیر این هم‌پوشانی ناجور بین کریسمس و هم‌رنگی اسکات با جماعت شویم، سیرک یکی از درخشان‌ترین پاییزهای دنیای سینما را به تصویر می‌کشد. خیابان‌های عریض و باغ‌های بزرگ شهر خیالی فیلم را ردیف درختانی می‌پوشاند که همه به رنگ قهوه‌ای و نارنجی درآمده‌اند. چه صحنه‌ای زیباتر از این؟

حتما بخوانید » فیلم ترسناک

 دردسر هری (The Trouble with Harry)

دردسر هری

  • کارگردان: آلفرد هیچکاک
  • فیلمنامه‌نویس: جان مایکل هیز
  • بازیگران: ادموند گون، جان فورسایت، شرلی مک‌لین، میلدرد نتویک
  • سال: ۱۹۵۵

سومین فیلم فهرست ما هم داستانش در نیوانگلند می‌گذرد (نیوانلگند منطقه‌ای در شمال شرق آمریکا است که شامل شش ایالت رود آیلند، کنتیکت، ورمانت، ماساچوست، مین و نیوهمپشایر می‌شود). به نظر می‌رسد باید قبول کنیم که در دنیای سینما، نیوانگلند بهترین پاییز را در خود دارد. سخت می‌شود آلفرد هیچکاک را کارگردانی در نظر گرفت که خیلی در قید مناظر زیبا باشد،

ولی او هم وقتی همراه با عوامل و بازیگران فیلم «دردسر هری» به ایالت ورمانت رفت، مسحور طبیعت رنگارنگ آن منطقه شد، طبیعتی که هرسال کلی گردشگر را از سراسر جهان جذب خود می‌کند.

فیلم یک کمدی ترسناک است درباره‌ی جسد شخصی به نام هری که از پنهان ماندن و دفن شدن خودداری می‌کند. از نظر ترسیم یک شهر کوچک آمریکایی تمیز و شیک، فیلم ما را به یاد «سایه‌ی یک شک»، دیگر فیلم هیچکاک می‌اندازد.

در شهر های‌واتر ایالت ورمانت، تراژدی مرگ هری وقتی به یک کمدی فارس تبدیل می‌شود که شهروندان این شهر تلاش می‌کنند جسد را از دید بقیه پنهان کنند. وایلز شکارچی (ادموند گون)، جنیفر راجرز (شرلی مک‌لین) و خانم گریولی (میلدرد نتویک) از جمله آدم‌های مهم شهر هستند که با این جسد مواجه می‌شوند، همه‌شان هم فکر می‌کنند که خودشان مسئول مرگ هری هستند.

طنز فیلم سیاه است، ولی وقتی در مقابل زیبایی زودگذر درختان برهنه‌ی فصل پاییز قرار می‌گیرد، به یک ترکیب جالب و فراموش نشدنی می‌رسد. شاید بتوان گفت زیبایی فیلم بیش از حد زودگذر است. چون هیچکاک و عواملش کمی دیر به ورمانت رسیدند و نتوانستند پاییزش را در نقطه‌ی اوجش به تصویر بکشند، به همین دلیل مجبور شدند با چسب‌های برگ‌های ریخته شده را به درختان بچسبانند!

حتما بخوانید » علت تغییر رنگ برگ درختان در پاییز

بعدازظهر پاییزی (An Autumn Afternoon)

بعدازظهر پاییزی

  • کارگردان: یاسوجیرو ازو
  • فیلمنامه‌نویس: کوگو نودا، یاسوجیرو ازو
  • بازیگران: چیشو ریو، ماریکو اوکادا، دایسوکه کاتو، ایجیرو تونو
  • سال: ۱۹۶۲

بهتر است از نیوانگلند به سراغ توکیو برویم، توکیوی دوره‌ی رونق صنعتی بعد از جنگ جهانی دوم. و به سراغ کارگردانی برویم که می‌توان او را شاعر فصل‌ها خطاب کرد: یاسوجیرو ازو. همچون «آخر پاییز» که ازو در۱۹۶۰ ساخت،

«بعدازظهر پاییزی» هم برداشتی تازه از «اواخر بهار»، فیلم سال ۱۹۴۹ اوست. «اواخر بهار» داستان بیوه‌ مردی (چیشو ریو) است که دختر فداکارش نوریکو (ستسوکو هارا) را تشویق به ازدواج می‌کند، با وجود این‌که می‌داند ازدواج نوریکو مساوی است با تنهایی او تا پایان عمرش.

«بعدازظهر پاییزی» بیشتر یک فیلم داخلی است. داستان آن در خانه‌ها، اداره‌ها و میخانه‌هایی می‌گذرد که هرکس چند فیلم از آثار ازو را دیده باشد، با آن‌ها آشنایی کامل دارد.

این بار حتی نماهای بالشی ازو (به میان‌نماهایی گفته می‌شود که ازو در هنگام تدوین مورد استفاده قرار می‌داد، این میان‌نماها معمولا نماهای بدون شخصیتی از اتاق‌های خالی، مناظر طبیعی و … بودند) به جای مناظر و چشم‌اندازهای طبیعی، نماهایی از کارخانه‌ها را در برمی‌گیرد و خبر از ورود خزنده‌ی صنعت به تاروپود یک ملت می‌دهد.

ولی از همان صحنه‌های ابتدایی که شامل نماهایی از درختان عریان است، تا آن قالب رنگی مایل به قهوه‌ای ادامه‌ی فیلم، در لحظه لحظه‌اش می‌توان نوعی پایان پاییزی تلخ را حس کرد، بعدا معلوم شد که «بعدازظهر پاییزی» متاسفانه آخرین فیلم ازو، و بانگ خداحافظی‌اش بود.

حتما بخوانید » پادشاه فصل ها پاییز دانستنیها

سونات پاییزی (Autumn Sonata)

سونات پاییزی

  • کارگردان: اینگمار برگمان
  • فیلمنامه‌نویس: اینگمار برگمان
  • بازیگران: اینگرید برگمان، لیو اولمان، ارلاند یوسفسن، گونار بیورنستراند
  • سال: ۱۹۷۸

در سال ۱۹۷۰، باب رافلسون کارگردان با الهام از سینمای برگمان یک درام روانشناختی غربی به نام «پنج قطعه‌ی آسان» ساخت. فیلم رافلسون داستان شخصیتی با بازی جک نیکلسون است که به دیدار پدر مریض‌ احوال خود می‌رود، پدری که سبک زندگی بورژوازی‌اش باعث شده به خانواده‌اش پشت کند.

آیا می‌توان گفت که  «سونات پاییزی»، فیلم محصول سال ۱۹۷۸ برگمان هم به نوعی ادای این کارگردان مولف سوئدی به باب رافلسون بود؟ هردو فیلم درباره یک پسر/دختر بیگانه هستند که مجبورند دوباره با پدر/مادر از خود راضی خود دیدار کنند، هردو در خانه‌ای پرت در کنار دریا می‌گذرند، و هردو صحنه‌های کلیدی دارند که کاری از شوپن با پیانو پخش می‌شود و هر نت آن احساس بین شنونده و نوازنده را بیش از قبل در هم ادغام می‌کند.

در «سونات پاییزی»، شنونده‌ی این قطعه شارلوت آندرگاست (اینگرید برگمان) است، نوازنده‌ی مشهور پیانو که با صبوری کنار دختر خود اوا (لیو اولمان) می‌نشیند و اجرای او از کار شوپن را می‌شنود، ابتدا با ملایمت تحسینش می‌کند، سپس به او یاد می‌دهد که بهتر بود چطور آن را بنوازد. رابطه‌ی بین آن‌ها همیشه این‌گونه بوده است. مادر نوازنده غرق در استعداد و شهرت بوده است، دختر ترسویش هیچ‌وقت به اندازه‌ی او خوب و جذاب نبوده است.

«سونات پاییزی» از‌ آخرین فیلم‌های کارنامه‌ی هردو برگمان (اینگمار و اینگرید) است. ولی هیچ‌ نشانی از استعدادی خاموش شده در آن دیده نمی‌شود. نگذارید فضای ساحلی آرامش‌بخش فیلم و طیف‌های رنگی پاییزی آن فریب‌تان بدهد. «سونات پاییزی» یک فیلم کوبنده درباره‌ی بی‌توجهی والدین است که باعث خسارت‌های جانبی زیادی شده است.

حتما بخوانید » فیلم الهام‌بخش

هالووین (Halloween)

هالووین

  • کارگردان: جان کارپنتر
  • فیلمنامه‌نویس: جان کارپنتر، دبرا هیل
  • بازیگران: دونالد پلیسنس، جیمی لی کرتیس، پاملا جین سولز، نانسی کیز
  • سال: ۱۹۷۸

الان دیگر خیلی کیشه‌ای شده است که یک فیلم اسلشر (زیرگونه‌ای از فیلم‌های ترسناک که در آن، یک قاتل روانی قربانیانی را به قتل می‌رساند، معمولا با خون‌ریزی و کشتار زیادی همراه است) را با محوریت جشن هالووین بسازی، مقصر اصلی‌اش هم همین جناب جان کارپنتر است. به جز چند استثناء (مثل «آرسنیک و تور کهنه» از فرانک کاپرا – ۱۹۴۴، و چند صحنه‌ی فراموش نشدنی هالووین از فیلم «مرا در سنت‌لوئیس ملاقات کن» از وینست مینلی – ۱۹۴۴)،

به شکل غافلگیر کننده‌ای دنیای سینما کاری با این جشن سنتی ترسناک نداشت، تا این‌که جان کارپنتر یک قاتل روانی نقا‌ب‌پوش به نام مایکل مایرز را به دنیای سینما معرفی کرد، کسی که در دوران کودکی قتلی به راه انداخته و حال بعد از سال‌ها، از زندان می‌گریزد تا دوباره قتل‌هایش را آغاز کند.

فرمول اسلشری که کارپنتر بنا نهاد فوق‌العاده تاثیرگذار بود و باعث شد تا چند دهه بعد کلی فیلم ترسناک با هزینه‌های مختلف ساخته شود، تعداد این فیلم‌ها به حدی زیاد بود که حتی یک مجموعه فیلم به نام «فیلم ترسناک» با هدف هجو این سینما ساخته شد. ولی هنوز هم اگر فیلم ۱۹۷۸ کارپنتر را تماشا کنید، می‌توانید همان ترس و وحشت تماشاگران آن زمان را تجربه کنید.

نماهای نقطه‌نظری که پنهانی از پشت شاخ و برگ‌ها گرفته شده است، آن عنوان‌بندی ابتدایی با آن موسیقی هراسناک خود کارپنتر، آن لحظه‌ی دلچسب که دکترِ دونالد به تیمارستان می‌رسد و متوجه می‌شود بیماران اطراف ماشینش پرسه می‌زنند، فیلم هنوز هم پر از صحنه‌های خاطره‌انگیز است. خیلی‌ها هم ترجیح می‌دهیم شب‌های خود را زیر پتو با یک فیلم ترسناک سپری کنیم، «هالووین» جان کارپنتر هنوز جواب می‌دهد.

حتما بخوانید » بهترین فیلم انیمیشن

داستان پاییز (Autumn Tale)

داستان پاییز

  • کارگردان: اریک رومر
  • فیلمنامه‌نویس: اریک رومر
  • بازیگران: بئاتریس رومان، ماری ریورا، آلن لیبولت
  • سال: ۱۹۹۸

تا پیش از فیلم «راه‌های فرعی» (الکساندر پین – ۲۰۰۴)، منتقدان هروقت می‌خواستند درباره‌ی باده و میگساری صحبت کنند، به این درام عاشقانه‌ی پرشور اریک رومر رجوع می‌کردند، فیلمی که آخرین اثر از چهارگانه‌ی رومر درباره‌ی فصل‌ها است.

ماجراهای فیلم اطراف تاکستانی در منطقه‌ی رون می‌گذرد، داستان یک شراب‌ساز میانسال به نام ماگالی (بئاتریس رومان) که به اصرار یکی از دوستانش می‌پذیرد که یک آگهی دوست‌یابی در یکی از روزنامه‌های محلی منتشر کند. امیدش این است که مرد رویاهایش را پیدا کند، دیگر دارد پیر می‌شود و به واسطه‌ی شغل پرزحمتش هم کلا از دنیا و جامعه جدا افتاده است.

ولی همچون دیگر آثار رومر، این‌جا هم چنین استدلال و عقلانیتی در بوته‌ی آزمایش زنجیره‌ای از اتفاقات مختلف قرار می‌گیرد و دستگاه عریض و طویل سرنوشت به آرامی مسیر خود را پیش می‌برد.

رومر بیشتر یک فیلمساز تابستان‌باز بود («پائولین در ساحل» – ۱۹۸۳، «پرتو سبز» – ۱۹۸۶)، اما در «داستان پاییز» خیلی خوب موفق می‌شود زیبایی مناطق تاکستانی فرانسه در فصل برداشت محصول، روزهای پاییزی و نور طلایی خورشید کم‌رمق را به تصویر بکشد. استیون هولدن، در نقدی که در نیویورک تایمز برای این فیلم نوشت،

می‌گوید: «فیلم فضای احساسی فوق‌العاده‌ای دارد، آواز پرندگان، باد و نور و سایه‌ای که زینت‌بخش این فصل هستند و زمانی از روز که جزئیات خارق‌العاده‌ای دارد. تمام این‌ها باعث می‌شوند که شما غرق در دشت‌های مورد نظر ماگالی شوید.»

حتما بخوانید » فیلم پرجستجوی گوگل

راشمور (Rushmore)

فیلم پاییزی
فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی
  • کارگردان: وس اندرسون
  • فیلمنامه‌نویس: وس اندرسون
  • بازیگران: بیل مری، جیسون شوارتزمن، اولیویا ویلیامز، سیمور کاسل، رایان کاکس، میسون گمبل
  • سال: ۱۹۹۸

فصل درو و هالووین و رنگ‌های مختلف، اما بیایید فراموش نکنیم که پاییز علاوه بر این‌ها، فصل رفتن به مدرسه هم هست، آن هم بعد از تعطیلات تابستانی طولانی که پر از هیجان و تجربه‌های مختلف بوده است. مدرسه برای مکس فیشر (جیسون شوارتزمن)، دانش‌آموز معروف دبیرستان راشمور، چیزی به جز هیجان ندارد. او که همیشه عاشق حل معادله‌های ریاضی سنگین و پیچیده است، هاروارد را به عنوان دانشگاه رزرو خود در نظر دارد، در همه‌ی کلاس‌های فوق‌برنامه شرکت می‌کند و تمام زندگی‌اش در مدرسه خلاصه می‌شود.

در جایی از فیلم هرمان بلوم (بیل مری)، دوست میلیاردر مکس که مبهوت مهارت‌های اجتماعیش شده، از او می‌پرسد: «رازت چیست، مکس؟» مکس در پاسخ می‌گوید: «به نظرم فقط باید دنبال چیزی بروی که دوست داری. و بقیه‌ی زندگی‌ات هم همین کار را بکنی. برای من، این کار رفتن به راشمور است.»

کل داستان فیلم در فصل پاییز می‌گذرد و گذر زمان‌ را با کارت‌های هر ماه می‌بینیم. «راشمور» را می‌توان یکی از فیلم‌های موفق، عجیب و دوست‌داشتنی وس اندرسون در نظر گرفت.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های کمدی ایرانی

دور  از بهشت (Far from Heaven)

فیلم پاییزی
فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی
  • کارگردان: تاد هینز
  • فیلمنامه‌نویس: تاد هینز
  • بازیگران: جولیان مور، دنیس کواید، دنیس هیزبرت، پاتریشیا کلارکسون
  • سال: ۲۰۰۲

پاییز در هیچ فیلمی به اندازه‌ی «دور از بهشت»، فیلم محصول ۲۰۰۲ تاد هینز، دوست داشتنی‌ نبوده است. فیلم که ادای دینی به ملودرام‌های دهه‌ی ۱۹۵۰ داگلاس سیرک است، خیلی خوب موفق می‌شود پالت رنگی را ارائه بدهد  که در «هرچه خدا بخواهد» و دیگر آثار آن زمان سیرک می‌دیدیم.

در «دور از بهشت» دوباره به حاشیه‌های شهری کنتیکت برمی‌گردیم، به سال ۱۹۵۷، کتی ویتاکر (جولیان مور) خانه‌دار و دیگر دوستان خانه‌دارش دارند با لباس‌هایی قرمز و سبز و قهوه‌ای، خود را برای فصل پاییز آماده می‌کنند. چه راهی بهتر از این برای ستایش شکوه فصل برگ‌ریزان طبیعت؟

حتما بخوانید » فیلم معمایی

ولی حواستان باشد که خیلی غرق در آن زیبایی نشوید. همچون سیرک، تاد هینز هم با کمی زحمت، تلاش می‌کند این کمال به ظاهر بی‌نقص را کنار بزند و ریا و استانداردهای دوگانه‌ی آن دوره را به نمایش بگذارد. بخش‌های زیادی از پی‌رنگ فیلم وام گرفته از «هرچه خدا بخواهد» و «تقلید زندگی» (۱۹۵۹)، دیگر فیلم کلاسیک سیرک هستند.

بعد از این‌که معلوم می‌شود همسر کتی (دنیس کواید) همجنس‌گرا است و کتی به باغبان سیاه‌پوست‌شان (دنیز هیزبرت) پناه می‌برد و با او وارد رابطه‌ی عاشقانه می‌شود، تعصب‌ها سر برمی‌آورند و جایگاه مهم کتی در جامعه‌ی اطرافش زیر سوال می‌رود.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های دنیا

هلن (Helen)

فیلم پاییزی
فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی فیلم پاییزی
  • کارگردان: جو لاولر، کریستین مالوی
  • فیلمنامه‌نویس: جو لاولر، کریستین مالوی
  • بازیگران: آنی تاونزند، سندی مالیا، دنیس جابلینگ
  • سال: ۲۰۰۸

حتما بخوانید » بهترین فیلم های عاشقانه

در یکی از صحنه‌های ابتدایی این درام معمایی، یک دختر نوجوان با کتی به رنگ زرد روشن در پارک در حال قدم زدن است. بقیه‌ی مردم هم در میان برگ‌های پایییزی افتاده روی زمین، به راه خود ادامه می‌دهند. روند رویاگونه‌ی این صحنه‌ها ما را مجاب می‌کند که بیشتر توجه کنیم، با وجود این‌که اصلا هنوز نمی‌دانیم در این تصاویر دنبال چه می‌گردیم.

کمی بعد، متوجه می‌شویم که دختری به نام جوی گم شده است، تلاش می‌کنیم چیزهایی که در این صحنه‌ها دیده‌ایم را به یاد بیاوریم، مبادا این روز پاییزی آرام که در فیلم دیدیم سرنخی در خود داشته است.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های جهان

کریستین مالوی و جو لاولر کارگردان، با نوعی ادای دین به «آگراندیسمان» میکل‌آنجلو آنتونیونی و معمای پارکش، نابودی جوی را به یک علامت سوال تبدیل می‌کنند (البته اگر فیلم کوتاه این دو نفر به نام «جوی» را ببینیم، می‌توانیم به یک پاسخ احتمالی برسیم) و به جای آن روی هلن (آنی تاونزند در اولین فیلم خود) تمرکز می‌کنند، دختر یتیمی که پلیس هنگام تحقیقات خود از او می‌خواهد نقش جوی را بازی کند. هلن همان کت جوی را می‌پوشد،

با همان پریشانی جوی با پدر و مادر طبقه‌ی متوسطش غذا می‌خورد و با دوست‌پسر جوی صمیمی می‌شود. هلن خیلی راحت جا پای جوی می‌گذارد، چنان که گویی یک رویا است. مالوی و لاولر در اولین فیلم بلند خود که کار درخشانی هم هست، خیلی خوب با مفهوم سیال هویت بازی می‌کنند.

حتما بخوانید » بهترین فیلم های جنگی

هر اتفاقی که در این پارک رخ داده است، درختان قرار نیست چیزی به ما بگویند. باد در شاخه‌های عریان‌شان می‌پچید و آن‌ها در سکوت تنها نظاره می‌کنند.

۰ ۰

کمدی‌ معناگرا ؛7 سریال کمدی که از معنای زندگی و مرگ حرف می‌زنند

۲۱ بازديد

کمدی‌ معناگرا ، در لیست سریال های برتر کمدی‌ معناگرا کدام سریال ها قرار دارند؟ بهترین سریال های برتر کمدی‌ معناگرا ؛ 4 سریال کمدی که از معنای زندگی و مرگ حرف می‌زنند کدام سریال ها میشوند؟ برترین سریال های کمدی‌ معناگرا ؛ 4 سریال کمدی که از معنای زندگی و مرگ حرف می‌زنند کدام سریال ها هستند؟ بهترین سریال برتر کمدی‌ معناگرا کدام سریال میباشد؟ بهترین سریال های برتر کمدی‌ معناگرا ؛ 4 سریال کمدی که از معنای زندگی و مرگ حرف می‌زنند کدام سریال ها هستند؟

در ادامه پاسخی جامع به این سوالات خواهیم داد.همراه مجله اینترنتی ماهتوتا باشید.

جوایز امی ۲۰۲۱  برگزار شد و کمدی «تد لاسو» توانست با قدرت جوایز را درو کند. کمدی که برمبنای موقعیت ساخته شده و درباره‌ی یک مربی فوتبال آمریکایی است که به دلایلی او را به انگلستان می‌‌آورند تا مربی‌گری یک تیم باشگاهی فوتبال انگلستان را برعهده بگیرد. رقبای قدری هم داشت از «روش کامینسکی» بگیرید تا «نویسندگان مزدور» (Hacks) که البته به لحاظ رویکرد کمدی با «تد لاسو» تفاوت زیادی داشتند.

 

از اواسط دهه‌ی ۹۰ سریال‌های کمدی و سیت‌کام‌ها جدی‌تر از قبل گرفته شدند. به خصوص بعد از سریال «ساینفیلد» و با اقبالی که مردم در سرتاسر جهان به سریال «دوستان» (فرندز) نشان دادند، موج ساخت سیت‌کام‌ها بالا گرفت و به لحاظ کارگردانی و فیلمنامه در جزییات و کلیات پیشرفت قابل توجهی داشتند.

اصطلاح فیلم‌های معناگرا ترکیب نه چندان خوشایندی است که زمانی در سینمای ایران باب شده بود و برای فیلم‌هایی به کار می‌رفت که به معنویت می‌پرداختند و عموما آثار ضعیف و شعاری بودند که به ضرب و زور لقب معناگرا می‌خواستند خودشان را به عنوان فیلم به تماشاگران و منتقدان قالب کنند. اما برای بعضی از سریال‌های کمدی درخشان این سال‌ها لقبی بهتر از معناگرا پیدا نمی‌کنم.

حتما بخوانید » سریال فانتزی

درست است که سریال «تد لاسو» و هر کمدی خوب دیگری در نهایت معنا و مفهومی پشت خودش دارد اما بعضی از این کمدی‌ها در سال‌های اخیر انگار بیشتر از اینکه باعث شوند بخندیم ما را به فکر فرو می‌برند و حتی معانی غمناک زندگی را به رخ‌مان می‌کشند. انیمیشن «درون بیرون» (inside out) را به خاطر بیاورید. بلوغ تنها زمانی رخ می‌دهد که شادی و غم با یکدیگر به تعادل برسند. معنای هر واقعه‌ای از تشریح هر دوی این احساسات نتیجه گرفته می‌شود.

این فهرست شخصی من از 4 سریال کمدی است که موقع دیدنشان حتی اشک هم ریخته‌ام و با این حال به نظرم کمدی‌های درجه یکی هستند. کمدی‌هایی که می‌توانم معناگرا خطابشان کنم چون به شیوه‌ای عمیق زندگی و روابط انسانی را تشریح می‌کنند.

زندگی پس از مرگ (After Life)

زندگی پس از مرگ

  • خالق: ریکی جرویس
  • بازیگران: ریکی جرویس، دایان مورگان، تام بسدن
  • محصول: ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰
  • شبکه: نتفلیکس

ریکی جرویس جزو استندآپ کمدین‌های مورد علاقه‌ام است. اجراهایش در گلدن‌گلوب را بسیار دوست دارم. آن شوخی مشهور دو سال پیش که به بازیگران و کارگردانان گفت وقتی برای آمازون و اپل و بقیه‌ی شرکت‌هایی کار می‌کنید که از کشورهای ضعیف‌تر سوءاستفاده و بهره‌کشی می‌کنند، حق حرف اعتراضی زدن ندارید و خشم خیلی‌ها را به جان خرید از ته دل خندیدم. استندآپ‌هایش هم به همین تند و تیزی اجراهایش در گلدن‌گلوب است. رحم ندارد و با همه چیز شوخی می‌کند.

کمدی‌ معناگرا

سریال «زندگی پس از مرگ» کمدی سیاه انگلیسی داستان مردی به نام تونی است که خود جرویس نقشش را بازی می‌کند. مردی که در یک روزنامه‌ی محلی کار می‌کند و همسرش را بر اثر بیماری از دست داده است. رفتن همسرش او را که همیشه آتئیست تلخ‌اندیشی بوده از همیشه تلخ‌تر کرده. حتی می‌خواسته خودش را بکشد اما به خاطر سگشان که گرسنه بوده از فکر خودکشی می‌گذرد اما انگار قسم خورده که بقیه‌ی روزهای زندگی، نه خودش خوش بگذراند و نه اجازه بدهد آب خوش از گلوی اطرافیانش پایین برود.

حتما بخوانید » سریال علمی تخیلی

سریال به همان تند و تیزی شوخی‌های همیشگی جرویس است اما این‌بار فلاش‌بک‌ها به رابطه‌ی تونی و همسرش آن‌قدر احساساتی است که حتی تندی شوخی‌های جرویس هم نمی‌تواند از تلخی‌شان کم کند. راستش سریال جوری جلو می‌رود که همان ایده‌ی «زندگی چندان ارزشی ندارد ولی باز هم باارزش‌ترین چیزی است که انسان در اختیار دارد» پیروز می‌شود. منتها در بیشتر مواقع آن‌قدر زندگی نه فقط تونی که آدم‌هایی که از آن‌ها گزارش تهیه می‌کند به عمد سطحی و مضحک است که در بدبینی تونی با او شریک می‌شوید.

حتما بخوانید »سریال درام

رابطه‌ی رفیقانه‌ی تونی با زن بدکاره یکی از نکات به شدت انسانی سریال است. شاید شوخی‌های «پس از مرگ» به خنده‌داری بقیه‌ کارهای جرویس نباشد اما قطعا به لحاظ نگاه انسانی و درک موقعیت فقدان و تاثیرش روی بازماندگان یکی از کمدی‌های خوب سال‌های اخیر است.

روش کامینسکی (The Kominsky Method)

روش کامینسکی

  • خالق: چاک لوری
  • بازیگران: مایکل داگلاس، آلن آرکین
  • محصول: ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱
  • شبکه: نتفلیکس

از دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ الگوی دو رفیق مرد در سینما و تلویزیون جواب داده است. یکی از بهترین مواردش فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» جورج روی هیل است. یک نکته‌ی جالب اینکه در اکثر دوئت های مردانه حسی از شوخ‌طبعی هم وجود دارد. سریال «روش کامینسکی» بیشتر از آنکه درباره‌ی بازیگر سابقی باشد که حالا بازیگری تدریس می‌کند یا فراز و فرودهای افزایش سن، درباره‌ی رابطه‌ی دو رفیق به نام‌های سندی و نورمن است.

به همین دلیل فصل سوم سریال که فقط روی کاراکتر سندی استوار است نتوانست موفقیت دو فصل قبلی را تکرار کند. فصل اول نقطه‌ی اوج سریال و بهترین فصلش است. شوخی‌ها در اوج و موقعیت‌های احساسی هم درجه یک هستند. سندی هنرپیشه‌ی سابق که حالا کلاس بازیگری دارد زنان زیادی در زندگی‌اش داشته و زندگی خانوادگی موفقی ندارد.

حتما بخوانید » بهترین سریال های نمایش خانگی

او در کلاس بازیگری‌اش با زنی آشنا می‌شود که این‌بار به لحاظ سنی به او نزدیکتر است. از آن طرف نورمن مدیر برنامه‌های او و دوست صمیمی‌اش است که همسرش را به تازگی از دست داده. سندی می‌خواهد کنار نورمن باشد اما به لحاظ احساسی چندان هم تسلی دادن بلد نیست و از آن طرف نورمن هم آدم سرسختی است.

اینجا مرگ به اندازه‌ی سریال «پس از مرگ» تلخ تصویر نمی‌شود و نورمن هرچند مثل تونی بعد از مرگ همسرش تبدیل به آدم گوشت تلخی شده که معاشرت با او کار آسانی نیست اما مثل تونی هم قصد ندارد خودش را شکنجه کند. در حقیقت نورمن دنبال تسلایی برای ادامه‌ی زندگی است. با این حال او ذاتا نسبت به زندگی بدبین است اما به شدت هنرمندانه و با شوخ‌طبعی سیاهش دیدگاهش را نشان می‌دهد.

حتما بخوانید » سریال کوتاه

به علاوه رابطه‌ی دو نفره‌ی او با سندی و بخشی از سریال که مربوط به زندگی سندی و حضور او در کلاس‌هایش و رابطه‌ی او با شاگردانش است بخش تلخ سریال را تلطیف می‌کند. این تلخی فقط مربوط به مرگ نیست. گذر عمر و پیری و در نتیجه‌ی آن بیماری و ناتوانی در مواردی چیزی است که کاراکترهای اصلی ما را حتی بیشتر از مرگ تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. سریال «روش کامینسکی» به شدت احساساتی و شیرین است بدون اینکه به دام سانتی‌مانتالیسم بغلتد.

حتما بخوانید » بهترین سریال‌ های سال 2020

پیرها بی‌حوصله می‌شوند و قهرمانان سریال «روش کامینسکی» هم مستنثا نیستند. آن‌ها تند و بد‌اخلاق‌اند و دل خوشی از هم بالا رفتن سن‌شان ندارند. در «روش کامینسکی» زندگی واقعی جریان دارد و به همین دلیل خیلی اوقات سخت یا حتی اشک‌انگیز می‌شود. چیزی که باعث می‌شود سریال شیرین شود این است که کاراکتر‌های آن سخت‌جان هستند و در وجودشان از شوخ‌طبعی بهره‌مند هستند که در اوقات سخت به کمکشان می‌آید و البته رفیقی که همیشه کنارشان است.

نویسندگان مزدور (Hacks)

کمدی‌ معناگرا

  • خالقان: لوسیا آنیلو، پل دبلیو.داونز، جن استاتسکی
  • بازیگران: جین اسمارت، هانا اینبایندر
  • محصول: ۲۰۲۱
  • شبکه: HBO Max

هر سه کمدی که در این مطلب به آن‌ها اشاره کردیم بر محوریت کاراکترها بنا شده‌اند و شخصیت‌های عمیق و چند وجهی و جذاب و دوست‌داشتنی خلق کرده‌اند. «نویسندگان مزدور» یک الگوی قدیمی دارد. زن مسنی که به ناچار مجبور به همراهی زن جوانتری می‌شود و هیچ‌کدام از این کنار هم بودن رضایت ندارند اما در نهایت چیزهای زیادی به یکدیگر می‌دهند که مسیری برای بهتر شدن فردی‌شان و شکل گرفتن دوستی میانشان است.

حتما بخوانید » فیلم علمی تخیلی

اینجا جین اسمارت نقش اصلی را دارد. دبورا یک استندآپ کمدین مشهور است که هر شب در بهترین سالن وگاس برنامه دارد اما به او خبر می‌دهند که می‌خواهند دو شب از اجراهایش را کم کنند مگر اینکه تن به آوردن نویسنده‌ای جدید بدهد که شوخی‌های جدیدی برایش بنویسد. از آن طرف اوا نویسنده‌ی فیلمنامه‌های کمدی در لس‌آنجلس است و نمی‌تواند فکر حضور مداوم در شهری کوچک مثل لاس‌وگاس را داشته باشد.

به علاوه او برای کار استندآپ کمدی چندان ارزش و اعتباری قائل نیست ولی زندگی شغلی‌اش مضمحل شده و باید شغل نویسندگی برای دبورا را قبول کند.

اینجا خبری از مرگ نیست. چیزی که «هکس» را تبدیل به یک کمدی احساس‌برانگیز می‌کند شکنندگی‌هایی است که در روان دو کاراکتر زن اصلی قصه وجود دارد. دبورا برخلاف چیزی که نشان می‌دهد به شدت احساساتی است. عاشق دخترش است و کارش و نمی‌تواند با این دوران جدید کمدی کنار بیاید.

حتما بخوانید » بهترین سریال های کره ای

اوا هم در آرزوی کسی است که دوستش داشته باشد و از او حمایت کند. جلوی دوستانش کم آورده و حس می‌کند در زندگی شکست خورده. هیچ چیزی بیشتر از نمایش نقصان‌های بشری در قالب طنز نمی‌تواند تاثیرگذار باشد.

کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا کمدی‌ معناگرا 

کمدی‌های این سال‌ها مثل این سه اثر دوست‌داشتنی دائم شما را نمی‌خندانند. موقع تماشایشان قهقهه نمی‌زنید اما در نهایت حالتان را خوب می‌کنند. این کمدی‌ها نشان می‌دهند زندگی علی‌رغم کوتاه بودنش و حتی رنج‌ها و دردهایی که دارد از جمله فقدان عزیزان باز هم موهبت است و چیزی که زندگی را ارزشمند می‌کند رابطه‌های انسانی است.

در ادامه بخوانید » سریال برتر شبیه بازی مرکب

 
۰ ۰